شخصیت امام رضا(ع) از دیدگاه اهل تسنن

شخصیت امام رضا(ع) از دیدگاه اهل تسنن

شعر شاعران اهل سنت و نظرات اندیشمندان و بزرگان اهل سنت درباره امام رضا
شخصیت امام رضا(ع) از دیدگاه اهل تسنن

شخصیت امام رضا(ع) از دیدگاه اهل تسنن

شعر شاعران اهل سنت و نظرات اندیشمندان و بزرگان اهل سنت درباره امام رضا

شخصیت امام رضا از دید اهل سنت

این بارگاه کیست کز عرش برتر است / وز نور گنبدش همه عالم منور است 
وز شرم شمس پای زرش کعبتین شمس/در تخته نرد چرخ چهارم به شش دراست 
وز انعکاس صورت گل آتشین او / بر سنگ جای لغزش پای سمندر است 
نعمان خجل زطرح اساس خور نق‌اش / کسری شکسته دل بی‌طاق مکسر است 
بهر نگهبانی کفش مسافران / بر درگهش هزار چو خاقان و قیصر است 
این بارگاه قافله سالار اولیاست / این خوابگاه نور دو چشم پیمبر است 
این بارگاه حضرتی است که از شرق تا به غرب/ وز قاف تا به قاف جهان سایه گستر است 
این روضه رضاست که «فرزند کاظم است» / سیراب نوگلی زگلستان «جعفر است» 
سرو سهی زگلشن سلطان انبیاست / نو باده حدیقه «زهرا و حیدر است» 
مرغ خرد به کاخ کمالش نمی‌پرد/ بر کعبه کی مجال عبور کبوتر است 
تا همچو جان زمین تن پاکش به بر گرفت / او را هزار فخر بر این چرخ اخضر است 
بر اهل ظاهر آنچه ز اسرار باطن است / زگوشه ضمیر مصفاش مضمر است 
خورشید کسب نور کن از جمال او / آری جزا موافق احسان مقرر است 
برگرد حاجیا به سوی مشهدش روان / کاین جا توقفی نه چو صد حج اکبر است 
بی طی ظلمت آب خضر نوش بر درش / کاین دولتی است رشک روان سکندر است 
بتوان شنید بوی محمد(ص) زتربتش / مشتق بلی دلیل به معنی مصد است 
از موج فتنه خرد شدی کشتی زمین / گرنه او راز سلسله آل لنگر است 
زوار بر حریم وی آهسته پا نهید / کز خیل قدسیان مفرشش ز شهپر است 
غلمان خلد کاکل خود دسته بسته‌اند / پیوسته کارشان همه جاروب این در است 
شاها ستایش تو به عقل و زبان من / کی می‌توان که وصف تو از عقل برت است؟ 
اوصاف چون تو پادشهی از من گدا / صیقل زدن به آیینه مهر انور است 
جانا به شاه مسند لولاک کز شرف / بر تارک شهان اولوالعزم افسر است 
دیگر به حق آنکه بر اوراق روزگار /بابی زدفتر هنرش باب خیبر است 
دیگر به نور عصمت آن کس که نام او / قفل زبان و حیرت عقل سخنور است 
آنگه به سوز سینه آن زهر داده‌ای / کز ماتمش هنوز دو چشم جهان تر است 
دیگر به خون ناحق سلطان کربلا / کز وی کنار چرخ به خونابه احمر است 
دیگر به حق آنکه زبحر مناقبش / انشای بو فراس زیک قطره کمتر است 
آنگه به روح اقدس باقر که قلب او / مر مخزن جواهر اسرار را در است 
دیگر به نور باطن جعفر که سینه‌اش / بحر لباب از در عرفان داور است 
آنگه به حق موسی کاظم که بعد از او / بر زمره اعاظم و اشراف سرو است 
دیگر به قرص طلعت تو کز اشعه‌اش / شرمنده ماه چهارده و شمس خاور است 
دیگر به نیکی تقی و پاکی نقی / و آنگه به عسکری که همه جسم گوهر است 
دیگر به عهد پادشاهی کز سیاستش / با بره شیر شرزه بسی به ز مادر است 
بر«خالد» آر رحم که پیوسته همچو بید/ لرزان ز بیم زمزمه روز محشر است 
تو پادشاه دادگری این گدای زار / مغلوب دیو سرکش و نفس ستمگر است 
از لطف چون تو شاه ستمدیده بنده‌ای /از جور اگر خلاص شود وه چه درخور است 
نا اهلم و سزای نوازش نیم ولی / نا اهل و اهل پیش کریمان برابر است

مولانا خالد نقشبندی شافعی

ارادت ویژه اهل سنت کرد زبان به امام رضا (ع)

بر کسی پوشیده نیست هنر و ادبیات هر قوم، ملت و مکتبی از عرصه‌های عمده ظهور و تجلی اعتقادات و باورهای دینی، مذهبی و انسانی آن به حساب می‌آید در حقیقت ادب و هنر هر ملت و مکتبی به خوبی می‌تواند به مثابه آیینه‌ای تمام‌نما منعکس کننده ابعاد و زوایای اعتقاد و باورهای دینی و مذهبی هر ملت و مکتبی باشد که همواره به عنوان میراث و ذخائر ادبی و فرهنگی آن ملت و مکتب مورد احترام و استناد قرار گرفته و می‌گیرد. 
با ظهور و حاکمیت اسلام و بعثت نبی مکرم اسلام(ص) تغییر ارزش‌ها و سنت‌های جاهلیت ادبا و شعرای متعهد اسلامی مو به مو و لحظه به لحظه وقایع تلخ و شیرین و مراحل نشو و حاکمیت اسلام و حیات پربرکت پیامبر عظیم‌الشأن (ص) ایثار و فداکاری یاران و اصحاب با وفای ایشان و منزلت اولاد گرامی آن حضرت را در قالب شعر منظوم به حافظه ماندگار تاریخ سپرده‌اند و در خصوص ریزترین وقایع اسلامی و ایثار و از خودگذشتگی یاران و اصحاب گرامی آن حضرت و اولاد گرامیش شعرها و سروده‌ها و شاهکارهای ادبی آفریده‌اند که از افتخارات ادبی و فرهنگی جهان اسلام به شمار می‌آید. 
در این مسیر شاعران متعهد و بلند‌آوازه کشور پرافتخار همیشه اسلامی‌مان از زمان قبول اسلام و با داشتن مذاهب گوناگون ادب و زبان شیرین و پرحلاوت فارسی را به استخدام و خدمت اسلام و پیامبر گرامی(ص) و اهل بیت آن حضرت به ویژه امام رضا(ع) آورده و از به کارگیری توان ممکن خود دریغ نورزیده‌اند. 
شعرا و عرفای کرد اهل سنت کشورمان همواره در فراهم آوردن این سرمایه غنی ادبی، عرفانی، مذهبی و فرهنگی سهم به سزای خود را ایفا و در انعکاس احساسات و عواطف پاک انسانی، دینی و مذهبی خود نسبت به ساحت مقدس نبی مکرم اسلام(ص) ابراز عشق و ارادت به اهل بیت گرامی آن حضرت و به ویژه امام رضا(ع) در قالب‌های گوناگون شعری به زبان‌های کردی در لهجه‌های مختلف فارسی و عربی پیشی گرفته‌اند. 
از آنجا که مردم کرد اهل سنت در تمامی ممالک اسلامی عمدتاً پیرو مذهب امام شافعی(رض) هستند لذا شعرا و ادبای کرد با تأسی به پیشوای بزرگوار مذهبی خود در وصف و رثای حضرت علی(ع) و فرزندان گرامی آن حضرت در قرون و اعصار گذشته و اعصار گوناگون به خلق آثار دلکش، جذاب، پرنغز، ملهم از آیات و روایات و سرشار از مفاهیم و مضامین عالی اسلامی و مشئون از احساسات و عواطف پاک و خالصانه همت گماشته‌اند به شیوه‌ای که در دیوان و آثار ادبی عرفانی فارسی کمتر کسی از شاعران اهل تشیع به چشم می‌خورد که جای شگفتی و تعجب نیز نباید باشد چرا که نقطه اتفاق وحدت علمی و عملی همه آحاد مسلمین بعد از اعتصام به ثقل اکبر یعنی قرآن کریم همواره اهل بیت گرامی پیامبر بزرگ اسلام(ص)بوده و خواهد بود. 
مولانا خالد نقشبندی شهرزوری از اکابر و اعاظم علمای کرد اهل سنت شافعیه بلکه جهان اسلام قرن سیزدهم است، ایشان عارف و عالمی جامع الاطراف و ذی‌فنون در علوم معقول و منقول و از مشایخ نامدار طریقه نقشبندیه هستند. 
براستی مولانا خالد نقشبندی شافعی شیفته و شیدای نبی مکرم اسلام(ص) و اهل بیت (ع) گرامی اوست و در مقاطع زندگی پربار و جای جای آثا علمی و ادبی خود عمق ارادت و اخلاص خود را نسبت به ساحت نورانی و الهی خاندان گرامی پیامبر(ص)ابراز داشته است که قصیده معروف ایشان در رثای حضرت امام رضا(ع) در جریان مسافرت به خراسان و زیارت آستان مقدس آن حضرت سروده است. 
وی عمق ارادت خود را به نظم به تصویر کشیده و به جرأت می‌توان ادعا کرد از میان شیفتگان آن حضرت در آن عصر کسی به زیبایی مولانا از عهده توصیف شخصیت ملکوتی امام رضا(ع) برنیامده است. 
وی شعری را در مدح و منقبت حضرت امام رضا(ع) در حین تشرف به بارگاه ملکوتی آن حضرت در خراسان سروده است، که در یادداشت بعدی آورده میشود.
برای دیدن لیست آخرین مطالب منتشر شده روی اینجا کلیک کنید.